امام رضا (ع) از پدران گرامی خود وآن بزرگواران از علی (ع) نقل می فرمایند که حضرت فرمود:روزی نزدیک کعبه نشسته بودم.در آن موقع رسول اکرم(ص)پشت مبارک به کعبه داده و تکیه کرده بود.ناگهان پیرمردی را دیدم گوژپشت که از شدت پیری ابروهای بر روی دو چشمش افتاده،عصایی بر دست،کلاه سرخی بر سرو لباس پشمینه ای برتن،نزدیک پیغمبر اکرم آمد و عرض کرد:یارسول الله دعا کن تا خداوند مرا بیامرزد.

پیغمبر فرمود:ای پیرمردسعی و کوشش تو بی ثمر،عمل و خواسته تو بی فایده است.وقتی پیرمرد از نزد آن حضرت دور شد،پیغمبر اکرم به من فرمود:یا اباالحسن آیااو را  شنا ختی

عرض کردم :خیر او را نشناختم.

حضرت فرمود اوشیطان لعین بود.

حضرت فرمود من از عقب او دویدم تا به او رسیدم،اورا بر روی زمین انداختم،بر روی سینه اش نشستم و دست بر گلویش گذاشتم تا اورا خفه کنم.

شیطان گفت:یا اباالحسن چنین مکن،زیرا من تا روزمعلوم و وقت معین مهلت داده اند.

سپس گفت:یاعلی به خدا قسم که من تو را دوست دارم واحدی با تو دشمنی نمیکند مگر کسی که ولد زنا باشد.

حضرت میفرماید:باشنیدن این جمله من خندیدم و او را رها کردم.*

و نیزدر روایتی رسول اکرم(ص) به امیر المومنین فرمود: (یاعلی) به غیر از سه گروه هیچکس با تو(وفرزندانت) دشمنی نمیکند:

1-کسی که زنا زاده باشد.  2- کسی که منافق است.  3- کسی که مادرش در حال حیض به او حامله شده باشد**

*منبع:اسرار آل محمد.(ص) سلیم ابن قیس هلالی .صفحه 45

**علل الشرایع.جلد1ص 171.باب